توضیحات
سلمان حدادی نمونه بارز حرّ بن یزید ریاحى
او که امروز به عنوان میهمان ویژه عزاداری امام حسین(ع) در شاهرود برای مردم عزادار این دیار سخن گفت؛ از چهزه زشت و تاریک وهابیت پرده بر میدارد تا همه بدانند که دوستی حسین(ع) چگونه میتواند انسان را از ورطه نابودی و ذلت برهاند.
سلمان که حالا به نورانیت شیعه متصل شده و از شیعیان ۱۲ امامی است؛ نجات خود را مدیون امام حسین(علیه السلام) میداند و بس.
به عقیده وی امام حسین(علیه السلام) شخصیت منحصر به فرد اسلام و تشیع است و هیچ دین و مذهبی، همانند حسین(علیه السلام) به خود ندیده و اهل بیت(علیه السلام) وجه تمایز تشیع با همه مذاهب به شمار میروند.
او که امروز به عنوان میهمان ویژه عزاداری امام حسین(علیه السلام) در شاهرود برای مردم عزادار این دیار سخن گفت؛ از چهزه زشت و تاریک وهابیت پرده بر میدارد تا همه بدانند که دوستی حسین(علیه السلام) چگونه میتواند انسان را از ورطه نابودی و ذلت برهاند.
به گفته سلمان حدادی وهابیت که عقاید آن بر کفر استوار است؛ بر کشته شدن شیعه و سرپوش گذاشتن بر نورانیت شیعه تأکید دارد.
همه چیز از دعوت یکی از دوستان شیعه وی به مراسم عزای حسین فاطمه(علیه السلام) آغاز شد.
تصویر نادرستی که وهابیت از شیعیان برای وی ساخته بود سبب شد تا سلمان برای کشف راز محبوبیت امام حسین(علیه السلام) در میان شیعیان کنجکاو و حریص شود؛ اما باورهای غلط وهابی دوراهی رفتن یا نرفتن به عزاداری امام سوم شیعیان را بر سر راه وی قرار داده بود.
حدادی با حالتی بغض آلود ادامه میدهد که بارها با خود کلنجار رفت که در این مراسم که گویی دعوتنامه آن را خود امام حسین(علیه السلام) امضاء کردهاست حضور یابد یا خیر؟ و بالآخره تصمیم به حضور در عزای حسین(علیه السلام) میگیرد.
خود سلمان علت حضور خود در این مراسم را اینگونه بیان میکند که بالاخره در آخرین روز عزادای حسین(علیه السلام) در هیئت حاضر شدم تا ببینم این حسین کیست که اینهمه از انسانها حاضرند برای او این همه کار انجام دهند و نام او هنوز در دنیا زنده است؟
آری، او پاسخ خود را پیدا کرد. به عقیده سلمان حدادی هیچ دین و مذهبی به اندازه شیعه حقانیت ندارد و هیچ الگویی نیز مانند امام حسین(علیه السلام) ادیان مختلف دنیا نیست.
این جملات نتیجه بررسی و کنکاش حدادی در همه ادیان جهان است که وی آن را مطالعه کرد؛ چراکه او نیز مانند همه علمای وهابی که بر حقانیت شیعه واقف هستند اما آن را انکار میکنند؛ به دنبال دینهای دیگری به غیر از شیعه بود.
حدادی تازه شیعه شده با بیان این جمله که “من هم به حقانیت تشیع رسیده بودم اما قبول کردنش مثل وهابیون برایم سخت بود”؛ از مطالعات چهارساله خود درباره ادیان خبر داده و ادامه میدهد که در پایان شیعه دوازده امامی شدم.
سختیهای زندگی در میان خویشاوندان وهابی، پس از شیعه شدن، قصه تکراری وی با همه وهابیهای نجات یافته از این ورطه ظلمت بود که او نیز از آن مستثنی نشد؛ به طوری که از تهمت و تهدید به مرگ تا وعدههای توخالی دنیوی بر وی گذشت تا شاید این نیز آزمونی برای میزان ثبات عقیده جدید و نورانی وی بوده باشد.
وی با بیان این جمله که هیچیک از وعدههای توخالی مادی و تهدیدها و مشقتهای ایجاد شده از سوی خویشان و آشنایان وهابی وی نتوانست در عقیده نورانی جدیدش خللی وارد کند؛ بر این نکته تأکید دارد که “خادم بانو حضرت فاطمه(سلام الله علیه) هستم”.
به هر روی، زندگی ما پر است از داستان افرادی که گوشهای از زندگی تاریک آنها روزنهای روشن وجود دارد و آنها از این روزنه امید به نورانیت میرسند تا از جهل وهابیت به سوی نورانیت شیعه سیر کنند و این موضوع همه از الطاف ائمه اطهار به ما شیعیان است که از ابتدای زندگی از محبان و شیعیان آنان بودهایم.
امید آنکه با الگوبرداری از سیره زندگی علوی، فاطمی و حسینی و همه ائمه معصومین(علیه السلام) راه سعادت دنیوی و اخروی را برای خود برگزینیم.
منبع : شیعه آنلاین
تگ ها:
ارسال نظرات