توضیحات
آیا هنوز وقت بیداری نرسیده است؟!
سرمایه های انسانی
خدای حکیم از همان ابتدای آفرینـش، سرمایه های ملکی و ملکوتی اش را در خزانه خود (اهلبیت علیهم السلام)که کانون و مهبط وحی بوده اند، قرار داده و این امر را همچنان استمـرار بخشیده است؛ زیرا در غیر این صورت عالم هستی نابود می شد. خداوند این خورشید های ملکوتـی را به گونه ای قرار داده که عالم هستی به امر او پرتو و شعاعی از وجود این انوار مقدس الهی باشند. هرچند این انوار قدس در لباس انسان به عرصه ظهوررسیده اند اما در حقیقـت آنها خود علم، قـدرت، فعل، صفت فعل و اوصاف پروردگار در آفرینش هستند تا مرکز فیض و نقطه اتصال مخلوقات به ویژه انسانها با ذات اقدس الهی باشند. در دعای ندبه آمده است:
این السبب المتصل بین الارض و السماء
کجاست آن اتصال دهنده بین زمین (روح انسان) و آسمان (خداوند)؟
در این میان دشمن سوگند خورده (ابلیس) همراه با ارواح خبیثه و شیاطین دیگر در لباس های مختلف و با چهره های متفاوت می خواهند ما را غافلگیر نموده و تمام سرمایه های ما را یکجا از ما بگیرند. برای انجام این کار همه راه ها را برای ما باز می گذارند غیر از صراط مستقیم و طریقی که ما را به حقیقت و گنجینه الهی می رساند. او نقطه اصلی را با مکر و حیله خود کور می کند تا همه با رضایت و خشنودی مشغول عمل و عبادت خود شوند. قرآن می فرماید:
«کل حزب بما لدیهم فرحون» (روم، 32)
«هر گروهی در هر حزب و دسته ای که هستند به عمل خویش خشنودند (و کاری به درستی و نادرستی آن ندارند)»
آری؛ دشمـن اصلی ما و مصاحبیـن او خوب می داننـد که اگر روزی مردم راه رسیدن به سرمایه اصلی خود را بشناسند، هرگز فریب بازی های شیـطان و سراب های شیاطیـن را نخواهنـد خورد. امروزه می بینیـم که در بیـن ما مسلمانان به ویژه شیعیـان بسیـاری دچار افراط و
تفریط در مسیر دین شده اند و شیطان اینگونه آنها را مشغـول ساختـه است؛ به طوری که بعضی دچـار تفریـط شده و با بی رمقی و عـدم رگ حیات دینی و مذهبی همین عبادات بی روح و معنا را کافی دانسته و شش دانگ بهشت را از آن خود می دانند و عده ای هم در افراط کامل قرار گرفته و با وجودی که قرآن کتابی است که «تبیان کل شی» میباشد ولی نسبت به مفسر و نور ملکـوتی آن که درپس پرده غیبت به سر می برد، اعتنایی نمی کنند.
اینان با بی توجهی به اصل قرآن و مفسر واقعی آن با یک سری علوم اکتسابی و الفاظ بازی و علومی که از غربیها برای ما فرستاده شده تا ما را از اصل قرآن و ولایت و صاحب عصر و حجت خدا دور سازد، سرگرم شده اند.
ماحصل آن علوم این است که با وجودی که هنوز مفهوم واقعی صراط مستقیم و دروازه عالم ملکوت را نمی دانیم، با گستاخی هرچه تمامتر پا را از گنجینه و مرکز و منبع آفرینش فراتر نهاده و خود را در ذات اقدس الهی فنا و جزء ذات و عین ذات می پنداریم. نتیجه این امور مسلمین و حتی ما شیعیان این شده که امام عصرأ خود را فراموش کرده و یا خود را از او بی نیاز بدانیم و موجب شویم که دشمن بیدار و آگاه در میان ما سمپاشی نموده و اعتقادات ما را تضعیف نماید.
قرآن می فرماید:
«فاین تذهبون» به کجا می روید؟! (تکویر، 26)
به راستی آیا ما نباید خود را در زمینه ظهور مقدس آن حضرت مسئول بدانیم؟ چرا دشمن باید بتواند در بین ما سم پراکنی کند؟ ما که حقیقت و جوهره ی دین در دستمان است، مردم جهان هم پیرو هر دین و مذهبی که هستند، تمام علوم هستی با فطرتشان سرشته و هریک با الهام پذیری از فطرت درونشان معتقدند که باید یک منجی و مصلح بیاید و تمام جهان را اصلاح نماید. قرآن، نبوت، ولایت و مهدویت همگی با فطرت هماهنگ هستند و با تلنگری می توانیم خلق جهان را بیدار نموده و به این سمت اصلی که سمت نور مطلق است دعوتشان نموده و از آنها در مسیر ظهور آن منجی و مصلح کل یاری بخواهیم.
قرآن می فرماید: «ولئن سألتهم من خلق السموات و الارض لیقولن الله قل الحمد لله بل اکثرهم لایعلمون» (لقمان، 25)
و اگر از آنها (تک تک افراد بشر) بپرسی که چه کسی آسمان ها (عالم ملکوت) و زمین (عالم ملک) را آفریده، به طور یقین می گویند: خدا. بگو حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که (همه چیز را آفریده) ولی بیشتر آنها نمی دانند.
یعنی بیشتر مردم، شناخت و معرفت نسبت به خالق و آفریننده ی خود و همه موجودات ندارند. علت این عدم شناخت در این است که روح اینان در خواب و خیال فرو رفته و یا بنده شیاطین و نفس شده و هرگز نمی فهمند که عبادت و بندگی تنها برای ذات پروردگار است و یا دچار روح مردگی شده اند.
غیبت حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
خدای یکتا و بی نیاز این آفرینش با عظمت را از روی حکمت آفریده و برای بندگی و هدایت و رسیدن به آخرین نقطه کمال، یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر را فرستاده و در رأس همه اینها انوار و خورشیدهای ملکوت ولایت اهلبیت را به عنوان تنها سرمایه خود به عرصه ظهور رسانده است. در برابر این موهبتها و الطاف الهی این انسان ها بودند که قدر این سرمایه ها را ندانسته و همه را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند و موجب شدند که خدای متعال آخرین سفیر خود را که در حقیقت سرمایه تمام انبیا، اوصیا، اولیا و اهلبیت است تا فراهم شدن زمینه ظهور در پس پرده غیبت قرار دهد.
قرآن می فرماید:
«بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین» (هود، 86)
بقیه (ذخیره) خداوند که شامل سرمایه ملکی و ملکوتی است، برای شما بهترین است اگر به خداوند ایمان دارید.
آری؛ اگر او بیاید، تمام سرمایه های ملکی و ملکوتی، آسمانی و زمینی با ظهور باهرالنورش بر همگان آشکار می شود. آیا اینک که قرن ها از زمان غیبت آن امام مظلوم می گذرد وقت آن نرسیده است که به فکر آمدنش باشیم و زمینه ظهورش را فراهم کنیم؟ تا کی می خواهیم در زنجیر اسارت شیاطین جن و انس و نفس اماره خود را گرفتار کرده و مستضعف فکری باشیم و به فکر چنین سرمایه ای نباشیم؟ باید بدانیم که او یقینا" به زودی خواهد آمد؛ چرا که خداوند هرگز کار عبث و بیهوده انجام نداده و هرچه آفریده و انجام می دهد، بر مبنای حکمت می باشد و غیبت حضرت ولیعصرأ بر اساس حکمت و آزمایش بشر انجام شده تا بشر از این استضعاف فکری بیرون آمده و با از بین بردن پرده جهل خود پرده غیبت را نیز کنار بزند.
قرآن میفرماید:
«و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما باطلا ذلک ظن الذین کفروا» (سوره ص آیه 27)
«و ما آسمان ها (ملکوت عالم) و زمین (ملک عالم) و هر آنچه بین آنهاست را بیهوده نیافریدیم بلکه این گمان کافران است.»
همه ما یقین داریم که خلقت به این بن بست موجود ختم نمی شود اما متأسفانه برای خالی کردن شانه خود از زیر بار مسئولیت مانند کبک سر خود را زیر برف بی خیالی برده ایم تا بگوییم از هیچ کجا خبری نداریم در حالی که بر اساس اعتقاد همه ادیان منجی خواهد آمد و معتقدیم عالم هستی و روی زمین هیچگاه از حجت خدا خالی نمی ماند.
«لو لا الحجه لساخت الارض باهلها»(بحار، ج36 ص259)
«اگر لحظه اى حجت خدا در روى زمین نباشد، زمین با اهلش نابود میشود.»
غفلت از امـام علیه السلام
متأسفانه همه ما به نوعی ایشان را فراموش کرده و اصلاً به فکر آمدنش نیستیم. در این زمینه هیچ عذر و بهانه ای هم پذیرفتنی نیست؛ زیرا که او صاحب ما و امام و سرپرست ماست و اصلاً احساس نیاز به وجود ایشان نمی کنیم و کمبودش را در میان خود حس نمی کنیم!!
جای بسی تأسف است که بعضی از ما نسبت به نام آن حضرت هم حساسیت نشان می دهیم ولی نمی دانیم که این نوع افکار و رفتار تیشه زدن به ریشه سرمایه مطلق خود در عالم ملک و ملکوت یعنی حقیقت مهدویت است؛ زیرا او را به نام می شناسیم ولی در بعد حقیقت ملکوتی و نوری نه و این در حالی است که اگر خداوند بخواهد به وسیله او همه را هدایت کرده و عالم را به ملکوت مبدل می نماید.
قرآن می فرماید:
«قل فلله الحجه البالغه فلو شاء لهدیکم اجمعین» (انعام، 149)
«بگو در حقیقت برای خداوند حجت رسا و قاطعی است (به طوری که بهانه ای برای هیچکس باقی نمی ماند) اگر بخواهد شما را (به طور تکوینی و اجباری) هدایت و راهنمایی میکند»
تا زمانی که این حجتهای الهی که هستی به وجود ایشان وابسته است را نشناسیم و در نهایت نیز بر جهانیان حاکم نگردند ما هرگز به سرمایه اصلی خود در آفرینش نرسیده و روی سعادت و کمال ابدی را نخواهیم دید.
امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید: «ما اهلبیت اولین و آخرین هستیم.
ما صاحب امـر و فرمان دهنـده ایم. ما نور الهی هستیم؛ همان نوریکه روحانیون (و کسانیکه دارای کمال و ظرفیت ملکوتی هستند) را به نور خداوند روشن و منور می سازیم (و با روح خدا که سرچشمـه و مصدرش در وجود ماست، دارای روحشان می کنیم).
بدانید که آخرین ما همانند اولین ما و اولین ما همانند آخرین ماست.))
(دلائل الامامه ص168)
ما هنوز به آن درجه پاکی نرسیده ایم که بتوانیم تهذیب و تزکیه کرده و مفهوم واقعی علم، بندگی، کمال و عشق با پروردگار را درک نموده و بشناسیم. از اینروست که خداوند قرنها این حجت و ولی امر خویش را همچنان در پس پرده غیبت قرار داده است.
اهلبیت علیهم السلام درباره معرفت امام در حدیثی فرمودند: «خداوند آنها (امامان) را از نور عظمت خویش آفریده و ولایت و سرپرستی مملکتش را به آنها واگذار کرده است. آنها راز پوشیده خداوند و اولیای مقرب الهی و امر او هستند که بین کاف و نون (کن) ظاهر شده اند ....مردم را به سوی خدا دعوت می کنند، از جانب او سخن می گویند و به فرمان او عمل می کنند.»
علم امـام زمـان عجل الله تعالی فرجه الشریف
امیرالمومنین علی علیه السلام :«علم و دانش انبیا نسبت به دانش آنها (ائمه اطهار علیهم السلام) و اسراری که اوصیا آموخته اند نسبت به اسرار ایشان و عزت اولیا نسبت به عزت آنها همانند قطرهای است نسبت به دریا و ذرهای در دشت پهناور. آسمانها و زمین نزد امام همچون کف دست اوست. ظاهر آن را از باطنش و نیکوکار آن را از بدکردارش تشخیص داده و تر و خشک آن را میداند.» (بحارالانوار ج 25 ص 173)
حضرت امام صادقعلیه السلام درباره علم در زمان ظهور میفرماید: «علم بیست و هفت حرف است و همه علومی که پیامبران الهی آوردهاند، دو حرف میباشد. یعنی علم و معرفت و معلومات مردم به اندازه این دو حرف است. وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را میآورد و آن دو علم را هم به آنها ضمیمه میکند و برای مردم منتشر مینماید تا بیست و هفت حرف علم را کامل نماید.»
(بحارالانوار ج 53 ص 336)
همچنین امام حسن عسگری علیه السلام فرموده است: «اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است که آصف بن برخیا تنها یک حرف آن را میدانست و وقتی به زبان آورد، زمین میان او و شهر سبا شکافته شد و او تخت بلقیس را به دست گرفت و نزد سلیمان حاضر کرد و زمین
در کمتر از چشم برهم زدنی وسعت یافت. اما نزد ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم است و یک حرف نزد خداست که در علم غیب به خود
اختصاص داده است.»
(اصول کافی ج 1 ص 334)
اگر عاصف با داشتن یک علم اینگونه عمل کرد در زمان ظهور که بقیه علوم به بشر داده می شود چه پیشرفتی حاصل خواهد شد!!!
امیرمؤمنان علی علیه السلام در این باره میفرماید:
«ای کمیل! هیچ علمی نیست مگر آنکه من افتتاح کننده ی آن هستم و هیچ چیزی نیست مگر اینکه قائم آن را به پایان میرساند (یکجا میآورد)».
(مکیال المکارم ج 1 ص 117 )
آری؛ تا زمانیکه امام عصرأ ظهور نکند، ما هرگز نمیتوانیم ظرفیت ملکوتی و معنوی خود را بازیابیم؛ هر چند بعضی از اهل علم و معنا به علومی دست یافتهاند و نسبت به ما عالمتر و با معنویتترند، لیکن علم و معنویات ایشان نسبت به مردم عصر ظهور و دولت حضرت ولیعصرأ، قطرهای در برابر دریای بیکران هم به حساب نمیآید!
امام باقر} میفرماید: «اگر برای علم و دانشی که خداوند به من عنایت فرموده، حاملینی مییافتم (یعنی کسانیکه ظرفیت درک آن را داشتند) هر آینه توحید و اسلام و دین و آیین الهی را از کلمه صمد (معبودی که همه موجودات نیازمند او هستند ولی او هرگز به آنان نیازی ندارد) انتشار میدادم. چگونه برای من ممکن باشد در صورتیکه جدم امیرالمؤمنین علی } برای حمل آن چنین اشخاصی را نیافت؟ او چنان آه و افسوس آتشین از ته دل میکشید و بالای منبر میفرمود:
«سلونی قبل ان تفقدونی» از من سؤال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید. همانا دانش و علم فراوانی در سینهام نهفته است.
آه آه، افسوس کسی را که حامل آن و وجودش پذیرای آن باشد، هرگز نمییابم.
اما آگاه باشید که من برای شما از سوی خداوند حجت رسا و آشکاری هستم. پس از کسانی نباشید که خداوند بر آنان غضب کرده که قطعاً از آخرت مأیوس شدهاند مانند کفاری که از مردگان خود مأیوس گشته و از آنها دست شستهاند.» (بحارالانوار ج 3 ص 225)
بزرگترین نعمت
به راستی منتظر چه هستیم و چرا به فکر آمدن چنین سرمایه عظیمی نیستیم؟
شاید فردا دیر باشد و مرگ گریبانگیر ما شود! در این صورت در روز قیامت که در مقابل مادرش زهرا سلام الله علیها قرار بگیریم، چه جوابی میخواهیم به او بدهیم؟ قرآن درباره این بی فکری ما میفرماید:
«اولم ینظروا فی ملکوت السموات و الارض و ما خلقالله شی و ان عسی ان یکون قد اقترب اجلهم فبأی حدیث بعده بعده» (اعراف ، 185)
«آیا در ملکوت آسمانها و زمین فکر نمیکنند؟ و به آنچه خداوند آفریده، نمینگرند؟ شاید مرگ به آنان نزدیک باشد آنگاه به چه حدیثی بعد از این کتاب آسمانی ایمان میآورند؟»
خداوند تمام نعمتهای ملکی و ملکوتی را که فقط بوسیله اهلبیت میتواند به بار بنشیند، در اختیار بشر قرار داده و میفرماید: «الم تـروا ان الله سخـر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض و اسبـغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه» (لقمان،20)
«آیا مردم نمیبینند که خداوند تمام چیزهایی که در آسمان و زمین است، مسخر شما قرار داده و تمام نعمتهای ظاهری و باطنی، ملکی و ملکوتی بسیاری را در دسترس شما قرار داده است؟»
ابن بابویه از محمد بن زیاد ازدی درباره «اسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه» روایت کرده که گفت: از مولایم حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام معنای آن را پرسیدم فرمود: «منظور از نعمتهای ظاهری پروردگار، ائمه ظاهر و مراد از نعمت باطنی، امــام غائب از آل محمد,
میباشد. عرض کردم: مگر از امامان هم کسی غائب میشود؟ فرمود: بلی یکی از ائمه اطهار از دیدگان مردم پنهان خواهد شد ولی در قلوب مؤمنین جای دارد. او امام دوازدهم، فرزند حضرت عسگری علیه السلام امام یازدهم است که هر وقت خداوند بخواهد، ظهور میکند. خداوند هـر مشکلی را برای ایشـان آسـان میسازد و هر دوری را نزدیک و هر لجوج ستمکاری را به دست او مقهور و هر شیطان مریدی را منکوب و هلاک مینماید. تمام ذخایر و گنجهای زمین را برای او مکشوف و آشکار میکند و از روی ادب نام مبارکش را به زبان آورده نمی شود و پس از آن که دنیا پر از ظلم و جور شود، به فرمان خداوند ظاهر شده و جهان را پر از عدل و داد میفرماید. »
(کمال الدین و تمام النعمه ص 368)
حقیقتاً زمانی پربرکتتر و بهتر از عصر ظهور برای انسان نخواهد بود؛ چرا که مفهوم واقعی خلقت نيز همین است. تاکنون چقدر انسان به خود ظلم و ستم روا نموده و خون پاک انبیا، اولیا، اوصیا و خون عزیزترین مخلوقات خداوند یعنی ائمه اطهار علیهم السلام را ریخته است! به راستی زندگی ما در مقایسه با زندگی زمان ظهور، جهنمی بیش نیست. هر روز ما و حتی هر ثانیه زندگی مان توأم با سختیها و مشکلات مادی و اقتصادی و بیماری است. کمتر کسی است که لحظات شاد و پر طراوتی را تجربه نموده باشد. پس چرا در اندیشه ظهور باهرالنور و نورانی حضرت ولیعصر أ نیستیم؟ (کتاب اسرار آفرینش اهل بیت علیهم السلام)
ما باید خود را با تزکیه عملی و اعتقادی آماده ظهورش نماییم و ملتمسانه آمدنش را از خدا بخواهیم و ديگران را نيز با بيان ويژگيهاي آن امام مظلوم و عصر طلائي ظهور، به دعا تشويق نماييم.
اقوام گذشته با تضرع و زاری، طلب آمرزش و توبه و علم به وجود پیامبرشان بلا را از خود دور کرده و امر فرج برای ایشان محقق گردید.قوم حضرت موسی چهل روز به درگاه الهی ضجه و ناله زدند تا اینکه نشانه های ظهور موسی آشکار شد و موسی به میان قوم بازگشت......
بیاییم ما هم با درس گرفتن از تاریخ و با تضرع به پیشگاه خداوند و توبه از گناهان و قطع امید از هر موجودی غیر از امام زمان و علم به اینکه فقط با آمدن آن حضرت همه مشکلات و نابسامانیها برطرف می شود و زندگی بهشتی در سراسر جهان برپا می شود، ظهورش را عاجزانه از خداوند بخواهیم.
به امید شکوفایی ظهورش که به راستی بهار آمدنی است. .
منبع : سایت یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

ارسال نظرات